دارند مرا از زمین می کشند بیرون
ز آغوش ِ تو
چیزی بگو
ببین
جز من تویی که مانده ای
بگو
جای تو، من مُرده ام ..
دستم را بگیر
قرارگذاشته بودم
حالا که خانه دارد می ریزد
در آغوش ِ تو فرو بریزم
از چه لرزیدی آذرآبادگان من... ؟
هموطن آذری ، تمام ایران در سوگ تو نشسته است... بنگر اطرافت را ، کرد ، لر ، بلوچ و ... در ماتمت شریک اند.کاش می شد مرهمی بر دلت گذاشت...